إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • چند ماه پیش از من خواسته شد تا مباحثی را در نشستی گروهی در لندن در خصوص اسلام و سکولاریسم مطرح نمایم. در حالی که پیشنهاد بررسی مجدد حوزه سکولاریسم، مدرنیته و تمدن غرب، حتی خرد معیار و تا اندازه­ای سازگار و آیینی در باب اسلام را می­دادم، در نهایت برخی از همکاران ارجمند و فرهیخته مسلمان خودم را پریشان ساختم. تا اندازه­ای آن نشست مقصود مرا از تبدیل مسئله به بحثی ژرف برآورد گرچه برخی اظهارات کاملاً نامربوط بودند، شبیه آنانی که در گردهمایی­های مختلف در کشورهای اسلامی تصادفاً می­یابیم. در نظر برخی از «مخالفان» پر سر و صدا در این گروه لندنی، اسلام و سکولاریسم نه تنها دو سنت کاملاً متفاوت (حتی متخاصم) بودند، بلکه خود این واژه ترکیبی متضاد می­نمود.